درد دلهای جوونی
آخه معلومه تو این شهر چی می گذره؟!
یعنی ما تو شهرمون نباید امنیت داشته باشیم؟! هر کی از راه رسید با یه چاقویی چیزی مارو بکشه!
حالا یه آدم ضعیف از نظر جسمانی چه جوری باید از خودش محافظت کنه؟ کی باید جواب مارو بده؟
این بنده خدا آقای روح ا... داداشی خدا بیامرزتشون،پهلوون بودن،من یکی پیششوون جوجه بودم،وقتی ایشون رو به راحتی کشتن ما دیگه فاتحمون خوندست.
خدا بخیر کنه...
نوشته شده در یکشنبه 90/5/2ساعت
2:40 عصر توسط ارمغان نظرات ( ) |
بنام حضرت دوست که هرچه داریم از اوست.
سلام به همه دوستهای خوبم،جوونهای ایرونی.
من این وبلاگو ساختم تا بتونم توش از درد دلهای خودمون یهنی جوونهای امروزی حرف بزنیم.
به امید خدا....
نوشته شده در سه شنبه 90/4/28ساعت
7:39 عصر توسط ارمغان نظرات ( ) |
| Design By : Pichak |
